دو خط موازی
رزاق ( رحی) رزاق ( رحی)

اینک سیمای زندگی در در جغرافیای ثروت های افسانوی خاور میانه وشمال افریقا زیر فشار منطق شورش ها وطغیان های سهمگین ء بر خاسته از متن انگیزه های سیاسی - اقتصادی واجتماعی و عوامل محیط پیرامون ان دگرگون می شود .

عرب ها بر سکوی یک انتخاب درخشان تاریخی قامت راست می کنند . وازادی عمل را در خیابان های خفته زیر چکمه های سکوت ناشی از تسلط سنتی حکمروایان مطلق العنان تجربه می کنند .

خیابان ها در تموزء خیزش های فرا گیر اجتماعی تجربه عظیم یک انتخاب دشوار اما ضرور تاریخی را بر دوش می کشند .

خیابان ها اردهء ملیون ها انسان را برای بر قراری تعادل اجتماعی  عینیت می بخشند. خیابان ها جنازه بر دوش اند .

خیابان ها خونین اند .

انسان ها - شعار ها - پرچم ها - تصاویر - صدا ها - شور وتهیج  - مفاهیم عینیت یافتهءانگیزه هایی اند که در بستر شرایط ذهنی پرورش یافته اند .

مسلمان وغیر مسلمان  بر سجادهء خونین خیابان ها نفل های مقاومت وایستادگی را مکرر می کنند .

انسوتر :

جنازه های عاریتی وتکبیر های کاذب در برزخ به خاکستر نشستهء یک برههء پراشوب تاریخ خاور میانه بر گذار می شود  .

و این فطرت خیزش های تاریخی است . زیرا   خیزش ناب  در تاریخ حرکت های بزرگ اجتماعی بندرت امکان بروز یافته اند .

اما انچه مهم است  تسلط  وچیرگی یک گرایش عمومی  بسمت بر گذاری خواست های بنیادی یی  معطوف بر تغیر وتحول است که برا زندگی میابد .

گرچه این تحرکات بیشتر بستر های شهری و نیمه مدرن دارند امابزودی دامنه ان لایه های مختلف اجتماعی را در جغرافیای شهر و ده تحت پوشش قرار داد .

 

دیده میشود که :

-  سلیقه ها ی شهر وده - اندیشه ودین - مذهب وسیاست  ومکتب ومدرسه در محیط یک کلیت بهم گره خوردهءاراده جمعی رنگ می بازند .

-  روی این نتیجه گیری دنیای غرب که مسلمانان فقط شایستهء بردگی و اطاعت اند واستعداد رهگشایی ورهیابی برای گزینش بهتررا ندارند چلیپای بطلان کشیده میشود. -  ناسیونالیزم عربی  و اسلامیت ملی  شده بر خشونت های تنگ نظریاتی چیره میشوند .

-  تفکرء اصا لتء اسلامء عرب به ابگینهء رنگین تکثر - تعدد وتنوع تعویض میشود.

-  بشارتی در راه هست که تمام وسایل وزمینه های دیکتات غرب را از سر راه عرب بر خواهد چید وافتاب رطوبت زدهء بازی های امریکا در اعماق نیل به غروب ابدی خواهد نشست.

-   بازوی مفقود شده ء گلوبالیزم   در مفهوم حرکت های بزرگ قاره یی تعریف و باز یابی خواهد شد .

-  نوعی باز گشت بمواضع مدرن اجتماعی در دنیای عرب جای بنیاد گرایی وخشونت را پر خواهد کرد .

-  وبلاخره این تلقی نهادینه میشود که جریان بالندهء مدرنیزم سیاسی  در قالب های محدود گرایش های سنتی  و تحزب  ناشی از ان امکان جولان نخواهد یافت مگر انکه میدان های باز فکر واندیشه به روی حرکتهای مدرن اجتماعی اغوش نگشایند .

 

جای شک نیست که گفتن سخن اخر در وضعیت نا پایدار کنونی وبحران های جاری خاور میانه کار دشواریست اما انچه ما میتوانیم بگویم شاید اظهار خوشبینی یی قرین به واقعیتء رخداد ها  وپیامد ها  و یا اظهار بد بینی یی قرین به واقعیتء رخداد ها وپیامد ها باشد .

این درست است که خلبانان کشتی های قدرت در اعماق پرتاب شده اند اما سر نشینان  همچنان در عر شه لمیده اند وهنوز عملهء نجات ( دزدان دریایی) در کمین اند .

-  هنوز امریکا وغرب تحقق بر نامهء امپراطوری خاور میانه را در سر می پرورانند.

-  هنوز نفوذ ناشی از سرمایه گذاری های غرب در دستکاه های امنیتی عرب فعلیت خود را از دست نداده است .

-  هنوز موجودیت پایکاه های نظامی امریکا در خاور میانه  وموقعیت عروس ناز دانهءامریکا ( اسراییل )میتواند انگیزهء پافشاری های امریکا بر تداوم سیاست های استیلا گرانه  باشد .

-  هنوز شعار ( مرگ بر امریکا ومرگ بر اسراییل )که باید از برازنده ترین شعار های جریان تظا هرات و ارامش نسبی بعد از تظا هرات می بود بگونهء مرموزی مفقود است .

-  هنوز امریکا میتواند با تکیه بر نفوذ خود در ساختار های نظامی واستخبارات فرمان کودتا صادر کند .ودر نتیجه امواج توفان های اجتماعی در کویر کودتا ها رسوب کرده متوقف شوند . اگر چنین شود مصر نمونهء نخستین ولیبیا بعد از سقوط نمونهء دومین خواهد بود .

 

از سوی دیگر تا کنون گره این پرسش اساسی باز نگردیده است که :

1 -  ماهیت این طغیان ها در کجا ریشه دارد ؟

2 -  ایا امریکا یگانه بازیگر صحنه است ویا برنده وبازندهء دیگری نیز وجود دارد؟

 

به ترتیب :

 

1-  عده ء این خیزش ها را خود جوش گفته اند  ودرین حکم نسل نو جوان عرب را محور قرار داده اند . نسلی که در بستر تداوم استبداد خشن سه دههء خاور میانه  حد اقل در دو دههء ان مفقود بوده اند وبا بلوغ فیزیکی انان همه شرایط وبستر ها برای تغیر وتحول اماده میشود .

 

-  سیاست گذاران ودولتمردان ایران این خیزش ها را بالندگی تداوم انقلاب اسلامی ایران میدانند که پس از سی ودو سال تا کناره های نیل بستر کشیده وجهانی شدن انقلاب ایران را به نمایش میگذارد .

 

-  نظریه پردازان  کمونیست ومارکسیت ها که با دیدن هر سیاهی یی بخیال ( خیمه) لیلی می افتند انرا باز افرینی تعالیم مارکس وحضور مجدد اندیشه های انقلابی وی  در بستر تعاملات پیچیدهء تاریخ میدانند وقانونمندی گشایش گرهء تضاد های طبقاتی را به ان پیوند میدهند که برگشت مجدد مارکس را بشارت میدهند .

 البته نتیجه گیری های فوق هر کدام سوالات اساسی یی را ایجاد میکند که پاسخ طلب اند .   این مسا له کلیدی ترین بحث ها را برای درک درست ماهیت خیزش های مذکور در برابر ما میگشاید .

 

شایدخیلی خوشبینانه ویا قبل از وقت خواهد بود اگر ماهیت این تحرکات را ( انقلابی) بسازیم . بهتر است این را اغاز یک انتخاب تاریخی بدانیم که مردم  ازادی خود را بهدف نهادینه ساختن یک تحول ودگر گونی به تجربه گرفته اند که در صورت تحقق ان جهان شاهد    سفید ترین انقلا ب     در عصر حاضر خواهند بود که بنیاد انرا نه ارزش های ایدلوجیک طبقاتی بلکه ارزش های  ناسیونالیزم شفاف  عاری از گرایش های مکتبی تشکیل خواهد داد .

فکر کنم حقیقت حوادث خاور میانه که بدون شک بساط عربی دارند شاید تجربه ویامجا د له ایست در میان ازادی ومحکومیت  که در نسخهء یک دموگرافی نوین مسجل میشود . ویا دست مرموزی از انسوی ( حکومت پنهانی جهان) به ماموریت امریکا در دنیای عرب خاتمه میدهد  ویا بازیگر دگری به صحنه خواهد امد .

ولی به هر حال شهامت و ایستادگی مردمان ازادهءعرب وتوفیق انان در تامین جوشش های باوری بسمت یک هدف واحد قابل ارج گذاری وستایش فراوان است .

2 - ضاهرا در بحران خاور میانه ما به نوعی ازدحام سیاسی مواجه هستیم ولی این ازدحام نه تنها گمراه کننده نیست بلکه قابل رویت وشناسایی هم هست . ما به یک کثرت اغفال کننده مواجه نیستیم بلکه تشخیص ماهیت بازی و بازیگران دست اول در درون این کثرت ممکن است .

بدینگونه :

 

ایران وامریکا دو خط موازی در هندسهء خاور میانه اند که بدنبال دو استراتیجی بزرگ راه می افتند و محل تقاطعی نمی یابند .

 -  امریکا در پی تامین امپراطوری خویش در خاور میانه است.

 -  ایران هدف صدور انقلاب اسلامی را در خاور میانه تعقیب میکند .

-  امریکا تسلط بر منابع نفت را منظور دارد .

-  ایران پروگرام محدود ساختن میدان های استراتیجیک امریکا  در خاور میانه را عملی میسازد .

-  سیاست مداران امریکا خاور میانهء بزرگ را مطرح میکنند .

  سیاست مداران ایران حوزهء تمدنی ایران را مطرح میکنند که در ساحهء خاور میانه بشدت اثر گذار است .

-  سیاست مداران امریکا مدل شکنی میکنند .

-  سیاست مداران ایران در پی مدل سازی اند .

-  امریکا در پی رهبری منابع نفتی است .

ایرا در پی تامین زعامت منابع بشری مسلمان در خاور میانه است .

-  امریکا در ساختار های نظامی نفوذ دارد .

-  ایران در ذهنیت عامهء مسلمان خاور میانه سر مایه گذاری نموده است .

 

 مزید بر ان امریکا دو  کلک افگار دارد که در همبور( انبور) امکانات ایران گیر مانده اند .

--   بحرین : محل پایگاه نظامی امریکا که با شورش شعیان انکشور امریکا را به سکوت در برابر انچه در بحرین میگذرد وادار ساخته است .

بحرین که در صداقت امریکامبنی بر وفا داری اش به دنیای عرب شک اورده است راهی بجز انتخاب ایرن ندارد . موجودیت بخشی بزرگ شعیه ها این حدس را به یقین مبدل خواهد کرد .

 

--  اسراییل:   محل بزرگترین واساسی ترین پایگه نظامی امریکا در منطقه که تعویض حاکمیت ها وتداوم بحران خاور میانه - خطوط کمر بند امیتی انرا شدیدا زیر سوال میگیرد. ودر صورت افزایش نقش ایران در منطقه پروسه اسلامی سازی اسیای میانه به پروگرام تدارکات محاصرهء اسراییل مبدل خواهد شد .

با تغیر وضعیت سیاسی در مصر بزرگترین مانع بر سر راه منافع منطقوی ایران در هم خواهد ریخت .  باز گشایی کانال سویز برای عبور کشتی های جنگی ایران اغاز این امید واری برای ایران است .

اسمان مصر دیگر جولانگاه مناسبی برای عقابان جنگی اسراییل نخواهد بود تا کاروان های اسلحهء ایرانی را در خاک سودان ویا کشتی های حماس وحزب الله را نشانه بگیرد .

اوضاع در بستر بحران خاور میانه طوری شکل می گیرند که ایران را بسمت دست یابی به پروگرام های جدید منطقوی تشویق میکند .

اینک کاریز های مشرف بر اسیاب جنگ افغانستان در گودال بی ثباتی های سیاسی خاور میانه رسوب میکنند و ایران میتواند با دستان باز راه توسعهء حوزه تمدنی ومدل سازی را تعقیب کند .

امریکا که وضعیت کنونی را در دنیای عرب پیش بینی نکرده بود چنان خود را درین حوزه پراگنده ساخته است که جمع امد ان سخت زمانگیر است .واین پراگندگی که از خاور میانه تا  افغانستان وعراق  گسترش یافته است فرصت های  را برای ایران باز خواهد کرد که به توسعهء ماموریت های گستردهء سیاسی - نظامی و اوپراتیفی خویش در منطقه دست یازد وکفهء ترازو را بسمت انحصار زمینه های استراتیجیک پاین اورد .

 

در صورتیکه :

موج خیزش های فراگیر خاور میانه وشمال افریقا در زیر ریش اخوند های ایرانی نقب نزند. درانصورت ایران نتنها مدلی را بجهان ارزانی نخواهد کرد بلکه خود در جدول طوفانی این بحران به صفر تقرب خواهد کرد .

 

ونیز این پرسش باقی میماند که :

 

خیزش های خاور میانه در جنبرهء بازی های ( دزدان خلیج ) به بیراهه خواهد رفت ویاامریکا در ازدحام تحولات خاور میانه خود را در قالب سیاست های جدید باز افرینی خواهد کرد ؟؟؟؟؟؟ .   


April 2nd, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی